مانع
ديگر براي برآورده شدن دعا، صفات رذيله است كه نميگذارد دعا بالا برود. اگر شما
درِ يك بطري را ببنديد و آن را در يك اقيانوس بيندازيد، يك قطره آب هم در بطري نميرود؛
اما اگر درِ همين بُطري باز باشد، در ظرف كوچكي، از آب پُر ميشود. زيرا درِ آن
باز است. قلب انسان اينطور است. خوشا به حال قلبي كه باز باشد.
(اَفَمَنْ شَرَحَ اللهُ صَدْرَهُ
لِلاِسْلامِ فَهُوَ عَلي نُورٍ مِنْ رَبِّه فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ
مِنْ ذِكْرِ اللهِ)[1]
آن دلي
كه از صفات رذيله دور است، آن دل باز است. نور خدا در آن ميتابد اما آن دلي كه
سياه است و صفات رذيله درِ آن را بسته است، گرچه نور خدا همه جا هست، رحمت خدا همه
جا هست، اما اين رحمت توي شيشه و بُطري اين دل نميرود. اين تقصير رحمت خدا نيست؛
تقصير شيشه ی در بسته ی دل ما است.
درِ دل
را باز كن؛ رحمت خدا وارد آن ميشود. دعا ميكني مستجاب ميشود. اما آن دلي كه پر
از حسادت باشد، پر از كينه باشد، حتّي كينه به مادر يا خواهرش داشته باشد، به
اندازهاي حسود است كه خواهر ثروتمندش را نميتواند ببيند. به اندازهاي بخيل است
كه خواهر فقيرش را رسيدگي نميكند. اين شيشه ی در بسته، اگر هزار بار يا الله
بگويد، رحمت خدا وارد آن نميشود.
شستشويي
كن و آنگه به خرابات خرام
تـا
نگـردد ز تـو ايـن ديـر خراب آلوده
انسان اگر دل را شستشو كند و درِ خانه ی خدا
برود و يا الله بگويد، آن «يا الله» نوري است كه وارد دل او ميشود. يعني دعايش
مستجاب ميگردد.
پي نوشت ها: